هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۴۰۲ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

به چشم پنجره حق می دهم حیران بماند

به دنبال نګاهت خیره بر باران بماند

چرا وقتی تویی ماه تمام آسمان ها

دلم روی زمین ، مبهوت این و آن بماند؟

کجا این روزها سر می ګذاری روی بالین

که رد اشک ها در بالشت پنهان بماند؟!

به ګورستان بدل شد سرزمین مهربانی

مبادا عشق ، چون ارواح سرګردان بماند !

به ماهی های آدم خوار این دریا بفهمان !

نباید موج در اندیشه ی طغیان بماند

ملخ ها نیمی از دِه را قرق کردند دیشب

بیا مګذار اینجا تا ابد ویران بماند !

زمین هایی که با خون دلت آباد کردی

سند پشت سند در ګنجه های خان بماند

مبادا کودک دنیا از این خیره سری ها

همیشه شر و ... و بازیګوش و ... نافرمان بماند !

به شوق دیدنت باید نګاهم را بشویم

که روی بند های رخت در ایوان بماند

بهشتی کن هوای کوچه هامان را ! مبادا -

زمین بین بهشت و دوزخ آویزان بماند


برچسب‌ها: حسنا محمدزاده

پیج رنک

دانلود آهنگ