تاريخ : چهارشنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
اسیر عشق شدن ، نقش روی آب شدن
اسیر مرگ ، معمّای بی جواب شدن
و فکر کرد به تقدیر بهتری ، مثلاً :
برای خودکشی شاعری طناب شدن
و یا توسط این بیت های بازیگوش
برای گفتن یک شعر انتخاب شدن
غزل سرودن و در گوش آسمان خواندن
غزل سرودن و با عشق بی حساب شدن
و سرنوشت بدی داشتن ، چه می دانم
برای کشتن یک شورشی خشاب شدن
خبر نداشت که پایان سرنوشتش بود
گدای پیر خیابان انقلاب شدن !
¨
غزل شکسته رها شد ، دو رکعتی مانده
به عاشقانه ترین شعر این کتاب شدن
برای کفر پی یک بهانه می گردم
دعا نمی کنم از ترس مستجاب شدن !
برچسبها: حامد ابراهیم پور
