تاريخ : پنجشنبه سی ام اردیبهشت ۱۴۰۰ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
هرکه مثل تو به پروانه شباهت دارد!
پایبندیش به افسانه شباهت دارد!
این منِ مانده به جا از غم عشق آشفته
بیش از پیش به دیوانه شباهت دارد
بغض تا خِرخِره ام پر شده و دنبالِ
آنچه هستم که به یک شانه شباهت دارد!
ریخت آوار جدایی سر من٬ بعد از تو
خانه ٬انگار به ویرانه شباهت دارد
شهر بی تو شده شیرازِ شراب آلوده
مسجدش نیز به میخانه شباهت دارد!
نشد از صید شدن تجربه ای کسب کنم
دامَت آنقدر که به دانه شباهت دارد!
هر که از من پی تو خواست نشانی گفتم
آشنایی که به بیگانه شباهت دارد...
برچسبها: فؤاد میرشاه ولد