تاريخ : یکشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۶ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
لب هاى تو، شيرين ترين طعمِ هلو هاست
گرماى «لب» هاي تو در جانِ «لَبو» هاست
هرجا نشستم، صحبت از زيبائيت بود
لب هاى سرخت، نٓقلِ داغِ گفتگو هاست
گرماى آغوشِ من و برف تن تو
اين رابطه، محكم تر از پيوند قو هاست
تقويم، يك شب را رغائب گفته، امّا
هر شب كه باشى، نام آن شب، آرزو هاست
زنبور اگر گُم كرده كندوى عسل را
زير سرِ طوفان زردِ رنگ مو هاست
مى دوختم، هر دم، نگاهم را به چشمت
فهميده ام، اين بهترين نوع رفو هاست
باعث شده، حرف دلِ خود را نگويم
بُغضى كه دائم بر سرِ راه گلو هاست
يك شب مي آيد كه، لبانت را ببوسم
اين ماجرا، وِردِ زبانِ پيشگو هاست
برچسبها: حسن رحمانی نکو