هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : شنبه سیزدهم آذر ۱۳۹۵ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

روزي خدا به سينه ي من پا گذاشته

مهر تو را درون دلم جا گذاشته 

 

تا من براي يافتنت دربدر شوم

ديوار را کشيده و در را گذاشته 

 

بي شبهه آفريده تو را از ژِنِ شراب

آنکس که در خمار تو ما را گذاشته 

 

با زر کشيده خط لبت را و ناگزير

در موزه اش براي تماشا گذاشته 

 

چون آسمان حسود شده از دل زمين

چشم تو را گرفته و دريا گذاشته 

 

تا تو جهان بگيري بر روي روي تو

سرمايه اي به وسعت دنيا گذاشته 

 

هم قند در قبال سمرقند داده و

هم خال در ازاي بخارا گذاشته 

 

تحريم کرده نعمت مي را براي ما

در سفره ي لبان تو اما گذاشته 

 

او خاک را به پاي تو پايين کشيده و

خورشيد را به دست تو بالا گذاشته 

 

با فاصله کشيده اگر مهر و ماه را

مابينشان براي شما جا گذاشته 

 

روزي که ياد داده به تو نازوغمزه را

انگشت روي ضعف دل ما گذاشته 

 

چشمت چنان فريفت ، ندانستم ، از سرم -

برداشته کلاه مرا يا گذاشته 

 

من از خدا چگونه بپرسم که پس چرا

جفت مرا کشیده و تنها گذاشته؟


برچسب‌ها: غلامرضا طریقی

پیج رنک

دانلود آهنگ