هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : چهارشنبه شانزدهم تیر ۱۴۰۰ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

خواب دیدم که خدا عاشق چشمان تو شد
اشک ریزانِ دعا، دست به دامان تو شد

مات و مبهوت از این خلقت زیبای عجیب
آسمان را به تو بخشید و گُل افشان تو شد

 روسری از سر تو رفت عقب، ماه گرفت
 ماه پَرپَر شد و پژمرد و به قربان تو شد

چه شد این چشم منِ مُلحد افسانه پرست
تار مویی ز تو را دید و مسلمان تو شد

با دل سرکش بی عاطفه ی خسته ی من
تو چه کردی که دلم گوش به فرمان تو شد

 آنقدر از تو نوشتم همه جا پیش همه
 قصّه ی شاعری ام یکسره دیوان تو شد

جگرم خون شده، ای کاش که می فهمیدی
در خودش گم شده بود آنکه غزل خوان تو شد


برچسب‌ها: علی نیاکوئی لنگرودی

پیج رنک

دانلود آهنگ