هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : دوشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

به هر مصیبت و جان کندنی که سر می‌شد،
دوباره گونه اش از دیدن تو تر می‌شد!

زنی که آتش عشق تو در دلش می‌سوخت
و با نسیم نگاه تو شعله ور می‌شد

به دور ریخت شبی قرص‌های خوابی را
که رفته رفته بر این درد بی اثر می‌شد

همیشه مست و پریشان، همیشه آخر خط
همیشه از همه جا راهی سفر می‌شد...

نشد کنار تو باشد! چه تلخی محضی
نشد، نشد که بماند، ولی اگر می شد...

خودش به فکر پریدن نبود از این بام
همان زنی که برای تو بال و پر می‌شد

«در»ی به روی غرورش، «در»ی به دلتنگی!
همیشه آخر این قصه «دربه در» می‌شد


 


برچسب‌ها: رؤیا باقری

پیج رنک

دانلود آهنگ