هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : یکشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۶ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

در كوچه مان پيچيد ديشب هم صدايت

   آنجا تو بودي ـ ماه ـ  من ، عشق و خدايت

 

 دستي به دور گردنت انداختم ، بعد

   گفتم مبادا گم شوي ، جانم فدايت

 

   از چشمهايم سيل غمها بر زمين ريخت

   ديدم كه مي لرزد دوباره شانه هايت

 

   گفتم اگر بن بست باشد راه ما باز…!

   تو لب گزيدي زير لب خواندي دعايت

 

   در يك سكوت ساده طي شد كوچه اما

   انگار قلبم شعر ميگويد برايت

 

   دست مرا از گردن خود باز كردي

   حس كرد قلبم سردي حال و هوايت

 

   گفتم اگر تركم كني ميميرم امشب

   ديگر كسي با خود ندارد بوسه هايت

 

   ديشب تو با بي اعتنايي رفتي و ماند

   يك ماسه ـ يعني من ـ كه له شد زير پايت!


برچسب‌ها: امید صباغ نو

پیج رنک

دانلود آهنگ