تاريخ : سه شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۶ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
دیگر نخواهم گشت عاقل، چای لطفا!
من ، یاد تو ، افکار باطل، چای لطفا!
تلخ است کام من شبیه قهوه ی ترک
غمباد جا خوش کرده در دل، چای لطفا !
میگردم عمری مثل آهوی پریشان
دنبال تو منزل به منزل ، چای لطفا!
دکتر برای درد قلبم نسخه پیچید
بی دارچین، با اندکی هل، چای لطفا!
تو ، همچنان از خاطراتم می گریزی
من ، فکر و ذهنم بر تو مایل ، چای لطفا !
خم شد غرورم زیر پای بی محلیت
من له شدم ، اما چه حاصل ؟ چای لطفا !
وقتی که دست از آرزویت برندارد
باید گرفت این قلب را گل ، چای لطفا !
دیگر بریدم از تمام دلخوشی ها
مبهوت و گیج و منگ و غافل ، چای لطفا !
سیرم من از دنیا و از نامردمی هاش
اصلاً کمی زهر هلاهل ....چای لطفا !
برچسبها: نفیسه سادات موسوی
