تاريخ : چهارشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۵ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
سوت و کورم تو نباشی شب تار است دلم
مثل معتاد به تریاک ، خمار است دلم
دل من مثل اناری ست که در دست شماست
خون آن می خوری و تحت فشار است دلم
فصل هر فصل که باشد من از آن بی خبرم
بی تو همواره خزان ، با تو بهار است دلم
ماهی قرمز لبهای تو شیطان شده است
گربه ای عاشق و دنبال شکار است دلم
تا ببازم همه ی زندگی ام را هستم
شرط بازی تویی و اهل قمار است دلم
برچسبها: مرتضی قلی زاده بابک