هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : چهارشنبه نهم تیر ۱۴۰۰ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

بنا نبوده که شیراز چشمهایت را 
دهم به موی شرابی مشک سایت را

به اصفهان نگاهت همیشه محتاجم 
ببخش قطره ای از بوسه آشنایت را

اراده کن که به تهران گردنت برسم 
دوباره سربکشم از لبت هوایت را

هنوز شوکت تبریز گونه ات دارد 
پرنده های نگاه تو رد پایت را

هوای شرجی بندر گرفته اندامت 
نفس بکش که بخوانم صدای نایت را

شبیه قهوه قاجار کافه ی نفست 
در استکان نگاهم بریز چایت را

هزار نکته ی باریک در تنت جاری ست 
بریز جام غزل در تُن صدایت را

بهم بزن تب زاینده رود را دریا !
که ساده تر بنویسم غزل برایت را 


جابر ترمک


برچسب‌ها: اشعار متفرقه

پیج رنک

دانلود آهنگ