تاريخ : چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۸ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
آن روزها که چــشم تو را کــم نداشتم
پیراهنی بــه رنگ مـحـرم نداشتم
هــرگز نمیســرودمت ای آبـیِ زلال
طبعی اگر به پاکی شبنم نداشتم
این روح شاعــرانه ی زیباپرست را
آن روزها کــه با تـو نــبودم، نداشتم
گر باز بود پنجرهام، رو بـه سوی تو
کــاری به کار مــردم عالـَـم نداشتم
باور کــن ای رفیـق اگـر دوریات نبود
میــلی به ایــن تغزّل پُرغـم نداشتم
دیشـــب کـسـی نبــود و برای گریستن
غــیر از صــفای آینه هـمدم نداشتم
عمری گذشـت و ساختهام بـا نداشتن
ای دل چه خوب بود تو را هم نداشتم!
برچسبها: سعید بیابانکی