تاريخ : سه شنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۴ | نویسنده : اسماعیل جلیلی
منتظر هستم ! مسلح کن تفنگ دیگری !
سمت من شلیک کن حالا فشنگ دیگری !
پشت هر لبخندت اخمی تلخ پنهان گشته است !
غالباً خفته ست در هر صلح ؛ جنگ دیگری !
مثل یک دیوانه دنبالت به راه افتاده ام
سمت من پرتاب کن از لطف ، سنگ دیگری !
من بمانم یا که نه ؟ ! تکلیف را معلوم کن !
نیست دیگر بیش از این وقت درنگ دیگری !
عاقبت بر پایه ی قانون جنگل میشویم
تو غزال دیگری و من پلنگ دیگری !
من که دنبال شکارت نیستم آهوی من !
آمدم بلکه نیفتی توی چنگ دیگری !
برچسبها: اصغر عظیمی مهر
