هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : سه شنبه هفدهم مرداد ۱۳۹۶ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

بی تو مهتاب شبی... نه ..... شب بارانی بود

رشت، آبستــن یک گریــه ی طولانـــی بـــود

 

راه می رفتم و هی خون جگر میخوردم

در سرم فکر و خیالــی کـه نمیدانی بود

 

لشکر چـــادر تـــو خانــــه خرابـــی ها کــرد

چادرت چشمه ای از دوره ی ساسانی بود

 

آه  دریاب  مرا  دلبـــر  بارانـــی  من

ای که معماری ابروی تو گیلانی بود

 

توبه ها کردم و افسوس نمیدانستم

آخرین مرحله ی کفر، مسلمانی بود

 

همه ی مصر بـــه دنبـــال زلیخـــا بودند

حیف، دیوانه ی یک برده ی کنعانی بود 


برچسب‌ها: مرتضی عابدپور لنگرودی

پیج رنک

دانلود آهنگ