هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : چهارشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۵ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

آغوش تو ، چقدر می آید به قامتم

در آن به قدر پیرهن خویش ، راحتم

 

می پوشمت ، که سخت برازنده ی منی

امشب به شب نشینی خورشید دعوتم

 

با خود تو را به اوج _ به معراج _ می برم

امشب اگر به خاک بریزد خجالتم

 

ده رند خبره اند ، سرانگشت های تو

یورش می آورند شبانه ، به غارتم

 

این ده شریک قافله ، این ده رفیق دزد

تا آمدم به خویش، ندادند مهلتم

 

بازار شام کن ، شب مان را به موی خود

بگذار تا شلوغ شود با تو خلوتم

 

بر شانه ام گدازه ای از بوسه ها گذار

قافم ، ولی تمام شده استقامتم

 

بگذار، تا دخیل ببندم به دامنت

حالا ، که در حریم تو، گرم زیارتم

 

من ، سیرتم همان که تو می خواستی شده

لب تر کنی ، عوض شود این بار صورتم !

 

جنگیدم و به گنج تو فرمانروا شدم

این است ، از تمامی دنیا غنیمتم

 

با من بمان که نوبت پیروزی من است

چیزی نمانده است به پایان فرصتم

 


برچسب‌ها: علیرضا بدیع

پیج رنک

دانلود آهنگ