هوای تو
به نام آنکه ابری را می گریاند تا گلی را بخنداند
تاريخ : پنجشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۵ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

ای مهربانتر از طلوع صبح ، یک روز چون من پیر خواهی شد

رختِ جوانی رنگ خواهد باخت ، درگیرِ این تقدیر خواهی شد
 

 

باور کنی یا نه سیاهی ها ، چون شب به سوی روز خواهد رفت

بهمن که بر زلفت نسشت ، آنروز ، دربندِ این زنجیر خواهی شد
 

 

دلبسته ات ، پیرت شدم ظالم ، از پیر خود هرگز نشو غافل

من با امیدت زنده خواهم ماند ، می دانی و دلگیر خواهی شد
 

 

وقتی برای باور چشمت ، تا صبح با کابوس جنگیدم

فهمیدم این کابوس رؤیا نیست ، خوابِ خوشم! تعبیر خواهی شد
 

 

چنگیز این اشعار خواهم ماند ، خونریزِ صدها آرزویِ پاک

خون غزلهایم به پای توست ، یک روز دامنگیر خواهی شد
 

 

من شوقِ دیدار تو را شاید ، با خود به قعرِ گور خواهم برد

با این که می دانم تو هم آن روز ، از دیدن من سیر خواهی شد


برچسب‌ها: امیر طاهری

تاريخ : یکشنبه سی ام خرداد ۱۳۹۵ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

 

تنها تویی که ، از لب من ، شعر می شوی

 

هـرکس ، که لایق غـزل عاشقـــــــانه نیست

 


برچسب‌ها: امیر طاهری

تاريخ : پنجشنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۴ | نویسنده : اسماعیل جلیلی

 

تو یعنی شعر ،یک آتشفشانِ خاموش و پنهانی

تو یعنی دفتری از کفر و ایمان و مسلمانی

 

تو یعنی عشق یک دریا غزل یعنی پریشانی

تو یعنی یک بغل دلواپسی، یک حسِ بارانی

 

تو یعنی زخم ، یعنی داغِ دنیا روی پیشانی

تو یعنی درد و دلهایم ، ندارد هیچ درمانی

 

تو یعنی آیه اعجاز ، از قرآن که می خوانی

تو یعنی سوره توبه، طواف و حج و قربانی

 

تو یعنی سردیِ بهمن ، تمام روز بورانی

تو یعنی بوی فروردین،تو یعنی عشقِ روحانی

 

تو یعنی ماهیِ آزاد ، یک دم هم نمی مانی

تو یعنی آنکه عمری را خلافِ رود می رانی

 

تو یعنی بت شکن ، یعنی تبر نزدِ نهالِ دل

و من یعنی :

برایت عشق پاشیدن ، دِرو کردن پشیمانی

 


برچسب‌ها: امیر طاهری

پیج رنک

دانلود آهنگ